اقتصاد و صنعت بیمه در سال 99 و سناریوهای پیش رو را با توجه به اثرات
بحران ناشی از شیوع ویروس کرونا را چگونه ارزیابی می کنید و اساسا این
بحران چـه تأثیر مثبت یا منفی به اقتصاد شرکت های بیمه ها در سال جاری
خواهد گذاشت ؟
پیکارجو: سال 98 سه شوک به صنعت بیمه وارد شد که غیر قابل پیشبینی بود؛
شوک اول، سیل فروردین بود که بسیاری از استانهای ایران را در مقیاس وسیعی
درنوردید و خسارتهای زیانباری بر صنعت بیمه وارد کرد که با درایت به
موقع بیمة مرکزی و همت شرکتهای بیمه به خوبی به سرانجام رسید و صنعت بیمه
نمرة قابل قبولی در این زمینه دریافت کرد.
شوک دوم، در آبان ماه رخ داد و آن اغتشاشاتی بود که صورت گرفت و هزینة کمی بر صنعت بیمه وارد نکرد.
شوک سوم، شیوع بیماری کرونا بود که به عنوان بلایای بیولوژیک یا بیماریهای واگیردار مطرح است.
مسلماً شرکتهای بیمه با توجه به روند رقابتهایی که در سالهای قبل با
یکدیگر داشتند؛ مثلاً حق بیمههای کمی که دریافت کردند، ضعف (Cash Flow) که
اغلب شرکتهای بیمه با آن مواجه هستند، بازدهی پایین سرمایه و زیانهایی
که اغلب در زمینة فعالیت بیمهگری داشتند با فشار بسیار بزرگی مواجه بودند
که به سال بعد منتقل میشود. من برای سال بعد فقر (Cash Flow) صنعت بیمه را
پیشبینی میکنم و معتقدم؛ با فشار هزینهای بزرگی مواجه میشوند.
تابع توزیع خسارت شرکتهای بیمه، هم از لحاظ چولگی و هم از لحاظ کشیدگی،
وسعت پیدا کرده است به نوعی میخواهم بگویم که سطح محصول زیر منحنی
خسارتهای صنعت بیمه بزرگ شده است و ما در حال ورود به یک مقطع بسیار حساسی
برای فعالیتهای ریسکی صنعت بیمه هستیم.
نمیخواهم بگویم که شرکتهای بیمه ریسکپذیر نباشند و ریسکگریز باشند؛
بلکه میخواهم بگویم باید در سال 99 عاقلانه با ریسکها برخورد کنند؛ وگرنه
محکوم به زیانهای بزرگ میشوند. آنها باید به جای رقابتهای بزرگ با حق
بیمههای پایین به سمت ارائة نرخهای حق بیمة اقتصادی درست روی بیاورند و
بتوانند از طریق آن (Cash Flow) را تقویت کنند و خود را در سگمنتی از تابع
توزیع خسارت قرار دهند که بتوانند با داراییهایشان آن را جبران کنند و از
این آزمون سربلند بیرون بیایند.
مسلماً سندیکا در این بخش میتواند نقش مهمی در تنظیم بازار و مقررات و بیمة مرکزی نیز میتواند نظارت خوب و مؤثری داشته باشد.
موج دیگری که معتقدم به صنعت بیمه فشار بزرگی وارد میآورد اینکه بیماری
واگیردار کرونا سبب تعطیلی بنگاهها، افزایش بیکاری و هزینة خانوارها شد
مسلماً تورمی هم در راه خواهد داشت که به این ترتیب باعث میشود قدرت خرید
مردم نسبت به سال 98 کاهش یابد؛ البته پیشبینی من این است؛ اما امیدوارم
که اینطور نباشد.
همة این عوامل سبب ضعف امکان وصول مطالبات صنعت بیمه میشود؛ به ویژه در
بیمهنامههای انفرادی که در بازارهای خردهفروشی فروختهایم. پیشبینی
میکنم شرکتهای بیمهای که بیشترین تأکیدشان در سنوات گذشته بر فروش
بیمهنامههای انفرادی در بازارهای خردهفروشی مثل بیمههای عمر، آتشسوزی
یا بدنه بود برای وصولشان در سال بعد با مشکل مواجه میشوند؛ مثلاً اگر به
شرکتی با هزار پرسنل، بیمة درمان فروخته باشید؛ اگر حق بیمه ندهد شما از
مجرای حقوقی و وکیل میتوانید آن را دریافت کنید؛ البته دریافت وکیل گرفتن
برای وصول پولتان صرفة اقتصادی دارد؛ ولی اگر به جای هزار بیمهنامه به یک
بیمهگذار، هزار بیمهنامه به هزار نفر فروخته باشید در قبال نپرداختن حق
بیمه میتوانید بیمهنامهها را باطل یا فسخ کنید؛ ولی حق بیمهنامههای سر
رسید شده را چطور دریافت خواهید کرد؟ وکیل گرفتن برای تکتک آنها صرفة
اقتصادی ندارد از طرفی آنها میتوانند به راحتی اعلام انحصار کنند و نظام
قانونی و حقوقی کشور به نفع آنها رأی میدهد؛ بنابراین پیشبینی من این است
که شرکتهای بیمهای که بیمههای درمانی انفرادی، بیمههای عمر، بیمههای
آتشسوزی در مقیاس وسیع، ثالث یا بدنه فروختهاند در وصول مطالباتشان دچار
مشکلات میشوند.
2- ترکیب پوشش بیمه عمر و درمان در حوزۀ ویروس کرونا و بیماریهای اپیدمی توضیح دهید؟
پیکارجو: صرف نظر از مباحث پزشکی باید دید که کرونا ویروس چه تأثیری بر
جامعه و اقتصاد دارد؛ اگر نتوان کرونا را کنترل کرد و بسیار شایع و فراگیر
شود؛ به صورت کلی بر چهار بخش مهم اثر میگذارد؛ اول، بر هزینههای بهداشتی
و درمانی فشار ایجاد میکند. دوم، با تعطیلی بنگاهها و اعمال قرنطینه و
محدودیت فعالیتها، سبب توسعة بیکاری در جامعه و به تبع آن منجر به کاهش
درآمد و سرمایهگذاری میشود. سوم، جریان سرمایهگذاری در اقتصاد کند
میشود و به این ترتیب بازدهی و بهرهوری سرمایه پایین میآید و متعاقب آن
بهرهوری نیروی انسانی نیز پایین میآید و دچار کاهش بهرهوری کل عوامل
تولید میشویم و این زمینهای است برای ایجاد یک رکود که بعدها ممکن است
منجر به کمبود کالا و تورم شود. چهارم، فشار سنگین روحی بر اجتماع است.
در مورد اول با فشار هزینههای بهداشتی و درمانی مواجهیم. هزینههای
بهداشتی و درمانی افزایش مییابند و بیشترین فشار بر خانوادههای کمدرآمد
که بعضاً این هزینهها برایشان غیر قابل تحمل است وارد میشود؛ چون
پوششهای بیمة تکمیلی کافی، هزینههای لازم برای خرید وسائل بهداشتی یا
درآمد و پسانداز لازم برای در قرنطینه بودن را ندارند؛ در نتیجه هزینة
آنها افزایش مییابد؛ از طرفی اگر با بیکاری توأم باشد به چالشها دامن
میزند. در نهایت اگر فشار هزینة بهداشتی ـ درمانی، توسعة بیکاری، کاهش
درآمد و همینطور فشار روحی ـ اجتماعی را به عنوان چهار پایة اساسی ترکیب
کنیم هزینههای سنگینی بر دولت که متولی جبران هزینههاست تحمیل میشود و
این هزینة سنگین که بر دولت وارد میشود؛ اگر کمی فراگیر باشد سبب کسری
بودجه و در نهایت منجر به افزایش تورم میشود، بر بودجة خانوار فشار
میآورد، قدرت خرید را کاهش میدهد و کاهش سطح رعایت بهداشتی را به همراه
دارد. کاهش سطح رعایت بهداشتی سبب گسترش بیشتر بیماری در سطح جامعه میشود؛
به عبارتی گسترش بیماری کرونا با تورم توأم خواهد بود و اصطلاحاً در
ادبیات اقتصادی آن را با کد کرونای تورمی شناسایی میکنیم.
از سویی گسترش بیماری کرونا چند اتفاق دیگر را به دنبال دارد؛ اول، سبب
کاهش کیفیت سیاستگذاری میشود؛ چون دولت قادر نیست تجهیزات لازم را به
موقع برساند، به موقع پزشکان و پرستاران را تجهیز کند، آنها را در نوبتهای
درست به کار بگیرد یا تخت بیمارستانی کاهش مییابد در این راستا ممکن است
رسیدگیها از لحاظ حجم کیفیت کاهش یابند. کاهش کیفیت سیاستگذاری در نهایت
منجر به فلج تصمیمگیری میشود.
دوم گسترش این ویروس در نظم اطلاعرسانی اختلال ایجاد میکند و اعتماد عمومی را به دولت، بیمهها و مراکز درمانی کاهش میدهد.
باید تأکید کنم؛ اگر فلج تصمیمگیری در سیکل معیوب خود قرار گیرد به اثر
طعمه تبدیل میشود و متأسفانه طعمة توسعة گسترده و بستهای پیچیدة
ریاضیوار آن ویروس میشود که خدا را شکر تا به امروز با توجه به تجربه و
کمک جهانی و دولتهای محلی که بر اساس اکوسیستمهای خود و با یک پروتکل
مشخص اقدام میکنند در طول قرن اخیر دچار این مشکلات نشدیم و امیدوارم
کرونا نیز به این اتفاق منجر نشود.
در نهایت این عوامل که همراه کرونای تورمی و شوک اپیدمی آن است سبب
بیثباتی اقتصادی و در پی بیثباتی اقتصاد سبب شوک بر بخش عرضه و تقاضا
میشود. شوک ناحیة عرضه هم در عرضة نیروی کار و هم در عرضة کالا و خدمات
اتفاق میافتد.
شوک بر بخش تقاضا، کاهش سفر را به همراه دارد، خریدهای غیر خوراکی و
غیر بهداشتی افت میکند، اثر روانی ناشی از عدم اطمینان دارد و ترس و
نگرانی سبب تغییر الگوی مصرف و پسانداز میشود. این اثر کرونایی روی چند
بازار از جمله بازار تجهیزات پزشکی، مسکن، شویندگان و لوازم بهداشتی، مواد
غذایی و بعضاً بازارهای خدمات مجازی اثر مثبت میگذارد. از طرفی هم بر
بازار حمل و نقل و بخش خدمات و رستوران، توریست، مسافرت و ... آثار منفی
میگذارد.
اما باید بگویم که اگر به اثر طعمه که پیش از این به آن اشاره کردم،
درگیر شویم این بیماریهای اپیدمیک در بلندمدت سبب از بین رفتن سرمایههای
انسانی انباشتهشده همچون پزشکان، پرستاران، مدیران صنعتی و دانشمندان
میشوند. رکود در بازارهای تولید سبب اختلال در کالاهای صادراتی غیر خام
میشوند. ممکن است دستههای مختلف فعالیت، کارگاههای بزرگ و کوچک از کار
بیفتند. بیکاری چه در مشاغل اصلی و چه در مشاغل غیر اصلی گسترده شود،
زنجیرة تأمین و کاهش کالاهای واسطه و نهادهها دچار مشکل شوند. کاهش شدید
تقاضای مصرفی و کالاهای غیر خوراکی ایجاد شود و ... اینها از آسیبهایی است
که به اقتصاد کلان وارد میشود.
از سوی دیگر بیماریهای اپیدمیک را که به سرعت گسترش مییابند، میتوان
در سه بعد تحلیل ریسک کرد؛ ابعاد زمانی، ابعاد مکانی و ابعاد فضایی.
ابعاد زمانی به این معناست که این بیماری چقدر طول میکشد که به اوج
درجة بلوغ اپیدمیک خود برسد و چقدر طول میکشد که در اوج باقی بماند و چقدر
طول میکشد که از این اوج پایین بیاید و از بین برود.
بُعد دیگر، بُعد مکانی است؛ به تعبیر دیگر این بیماری در چه محدودة
جغرافیایی و با چه وسعتی اتفاق میافتد و درجة دامنگیریاش چه وسعتی دارد؟
بیماریهای اپیدمیک جزو دستة مهمتر از بلایای طبیعی در تقسیمبندی و
طبقهبندی ریسک قرار میگیرند. بلایای طبیعی یک جا اتفاق میافتند؛ مثلاً
سیل در یک منطقه و در یک زمان مشخص اتفاق میافتد و فقط یک منطقه را درگیر
میکند و تمام یک کشور را درگیر نمیکند؛ اما بیماریهای اپیدمی جزو بلایای
بیولوژیک یا بلایای اکوسیستمیک قرار میگیرند.
سومین بُعد، بعد فضایی است؛ به تعبیر دیگر عمق این هزینهها بر اثر
اپیدمی شدن بیماری چقدر است؟ عمق هزینههای مالی و جانی چقدر است؟
هزینههای مالی مستقیم بر هزینة خرید خانوار یا بر بودجة دولت وارد میشوند
و سبب کسری بودجه و در نهایت تورم، رکود، بیکاری و ... میشوند و کلاف در
هم تنیدهای ایجاد میکنند که آثار کوتاهمدت و بلندمدت بزرگی دارد و
دولتها با درایت و برنامهریزی باید به آن عمل کنند وگرنه دچار مشکلاتی
مثل فلج تصمیمگیری و اثر طعمه میشوند.
در این راستا بلایای اکوسیستمی یا بیماریهای اپیدمیک بسیار خطرناک
هستند؛ به تعبیر دیگر چون ابعاد بزرگی دارند صنعت بیمه باید بداند که چطور
میتواند در کنار دولت برای تأمین و جبران هزینهها برآید. همانطور که در
مورد بلایای طبیعی پوششهای خاص داریم، هر چند امروز بیمهنامة جداگانهای
نداریم؛ ولی به هر حال جزو خسارات تبعة بیمههای آتشسوزی به صورت خاص و یک
کانسپت خاص برای بلایای طبیعی داریم؛ اما در مورد بیماریهای اپیدمیک هیچ
نوع بیمهنامة خاصی یا ریسکهای تبعی در زیرمجموعة بیمهنامههای درمانی
عمر نداریم.
معتقدم؛ از این به بعد شاهد رشد بیماریهای اپیدمیک بسیاری در سنوات
آینده خواهیم بود. در یک سال یک بار، دو سال یک بار یا هر سال یکی دو بار
اتفاق میافتد.
بیماریهای اپیدمیک همچون کروناویروس را که سرعت انتشار عجیبی دارند،
نمیتوان در قالب بیمة درمان و عمر قرار داد؛ بلکه باید در قالب بیمههای
سلامت، پوششهای خاصی برای بلایای اکوسیستمی طراحی شود. این مقولة مهمی است
در بیمه تابع ریسک، توزیع زیان و نقطة ارزش در معرض ریسک را مشخص میکنیم و
بر اساس آن میتوان نرخهای اقتصادی را طراحی کرد و پوششهای اتکایی آنها
را ارائه داد.
در پوشش بیمههای رایج، ممکن است دستوری بگویند که باید برای بیماریهای
اپیدمیک همچون بیماری آنفلوآنزا بیمههای درمان ارائه کنید؛ چون
بیماریهای اپیدمیک جزو پوششهای بیمههای درمان و فوت جزو پوشش بیمههای
عمر است و این باعث بروز زیانهای بسیاری به بیمههای جاری میشود و ما
نمیتوانیم آن را نادیده بگیریم؛ چون این بیماری وارد حوزة اپیدمیک و امنیت
ملی شده است؛ بنابراین بیماریهای اپیدمیک به صورت گسترده باعث ایجاد موجی
از خسارتها برای صنعت بیمه در پوششهای رایج میشوند. مگر اینکه صنعت
بیمه در سالهای آینده پوششهای ویژه سلامت ارائه دهد تا بیماریهای
اپیدمیک، بیمهنامههای خاص خود را داشته باشند و اینها را جزو استثنائات
بیمهنامههای رایج درمان و عمر کنند و بر اساس آن بتوانند حق بیمهای
اضافه دریافت کنند و آنها را ذیل ریسکهای تبعی بیمههای درمان قرار دهند.
پیشبینی میکنم در سالهای آینده در سطح جهانی و در سطح کشورمان در
طراحی بیمهنامههای جدید مترتب بر این موضوع و پوشش ریسکهای در این مورد
دچار یک ارتقا باشیم.
بیماریهای اپیدمیک باعث فشار هزینه بر صنعت بیمه میشوند؛ چون به
ارزیابان خسارت و علم اکچوئری برای محاسبة نرخ نیاز دارند و مسلماً یک عدم
تقارن و عدم تعادل میان اثر انتقال منابع و اثر انتقال هزینه در صنعت بیمه
ایجاد میکنند.
*خسارت بیماریهای اپیدمیک همچون شوکی بر صنعت بیمه هستند. حال سؤال
اینجاست که اثر آن بر صنعت بیمه چگونه است و باعث چه بههمریختگیای در
نظام و رویة مدیریت فنی میشود؟
پیکارجو : صنعت بیمه به صورت کلی به دنبال دستیابی به رشد پایدار در
فعالیت بیمهگری و افزایش ضریب نفوذ است و این امر امکانپذیر نیست مگر
اینکه دو اتفاق خوب به صورت کلان رخ دهد؛ یکی تجهیز و تخصیص بهینة منابع
سرمایهگذاری و دیگری توسعة نظام مالی و فنی صنعت بیمه.
مسلماً وقتی یک شوک یا موج خسارتی مثل خسارتهای اپیدمیک، بلایای
اکوسیستمیک یا بیولوژیکی با گستره و سرعت زیاد اتفاق میافتند و ابعاد
زمانی، مکانی و فضایی بسیاری دارند باعث افزایش اصطکاک میشود. اصطکاک
بازار وقتی اتفاق میافتد که انضباط مالی و مدیریتی بازار بر هم میخورد و
در فرآیند قیمتگذاری آشفتگی ایجاد و تشخیص ریسک مشکل میشود و دیدگاههای
زودگذرِ کوتاهمدت که ضرورتاً استراتژیک نیستند به جای دیدگاههای بلندمدت
معقول و عاقلانة استراتژیک بلندمدت قرار میگیرند؛ این امر سبب آشفتگی
بازدهی سرمایهگذاری در صنعت بیمه میشود و به تبع آن ممکن است تصمیمات
مدیریتی ـ کارشناسی غیر حرفهای صورت بگیرد یا سبب ناکارآمدی نیروی انسانی
و ... شود.
خسارت بیماریهای اپیدمیک مقیاس بزرگی دارد و هزینة زیادی برای شرکتهای
بیمه ایجاد میکند که در گذشته با آن مواجه نبودند. معتقدم؛ باید در سنوات
آتی بیمهنامههایی خاص بلایای بیولوژیک طراحی شوند؛ مثل بلایای طبیعی.
همانطور که در زیرمجموعة بیمة آتشسوزی خسارتهای تبعی مثل سیل، زلزله و
... داریم ریسک بلایای اپیدمیک هم میتواند زیرمجموعة بیمههای درمان قرار
گیرد یا در این مورد به صورت خاص بیمهنامة سلامت وجود داشته باشد و اینها
با یک رشته و با یک فرآیند اتکایی واگذار شده باشند؛ ولی حالا که نیستند به
صورت یک تأمین هزینة زیاد و خسارتهای بزرگ بر شرکتهای بیمه تحمیل
میشوند و مدیران شرکتهای بیمه برای اینکه بتوانند این خسارت را در همان
سال مالی جبران کنند و تبعات آن را در صورتهای سود و زیان خود کماثرتر
کنند به آشفتگی در قیمتگذاری رو میآورند و سعی میکنند با قیمتهای پایین
ریسکهای دیگری دریافت کنند پرتفوی خود را بزرگتر کنند، حجم پرتفویشان
را افزایش دهند و به این ترتیب ممکن است جنگ قیمتی ایجاد شود و همة اینها
سبب افزایش اصطکاک بازار میشود و شرکتهای بیمه در یک دام و تلة بطلان
زیاندهی میافتند و در کوتاهمدت و بلندمدت تبعات زیانش به شرکتهای زیادی
میرسد. مسلماً این بازارها چون بازة سرمایهگذاری جذاب یا بالایی ندارند
ممکن است سهامداران راضی به سرمایهگذاری نباشند و به این ترتیب شرکتهای
بیمه دچار مشکل شوند.
نکتة دیگری که در مورد بیماریهای اپیدمیک باید در مورد تجارب جهانی به
آن اشاره کنم، توسعة گجتها و اپلیکیشنها برای کمک به امر قرنطینه و در
خانه ماندن افراد است که سبب از بین رفتن چرخة تکثیر آن میشود. در بسیاری
از کشورها گجتهای سلامتی به شرکتهای بیمه مرتبط شدهاند؛ به صورتی که از
طریق این اپلیکیشنها و گجتها در منزل بودن افراد چک میشود و به واسطة
آنها بیمهگذاران میتوانند از بخشودگیهای مالیاتی، اقساطی، تخفیفات دولت،
سبد حمایتی دولت، تخفیفات بیمهای، خسارتهای ارفاقی بیمهای و ...
برخوردار شوند؛ بنابراین گجتها و اپلیکیشنها هم به کمک بیمهگران میآیند
و با استفاده از کنترل رفتارهای خطرناک و غیر خطرناک بیمهگذاران
امتیازهای بیمهای برایشان ثبت میکنند.
نکتة دیگر اینکه قشرهای آسیبپذیر بیشتر متحمل هزینه میشوند و هزینة
درمان برایشان زیاد است و اگر بیمار شوند به واسطة بیماریِ آنها افراد
بسیاری مبتلا میشوند و اینها جزوی از چرخة سرایت محسوب میشوند برای این
افراد بیمههای خرد که مختص افراد کم درآمد و بدون درآمد و بیبضاعت است در
نظر گرفته میشود. بیمههای خرد درمان و خرد عمر با سوبسیدهای دولتی و با
امتیازات ویژة شهروندی به افراد کم بضاعت و افرادی که در دهکهای درآمدی
پایینتر هستند کمک میکند.
3- شرکت های بیمه از منظر مسئولیت های اجتماعی در خصوص مقابله کرونا
چگونه باید نقش ایفا کنند و اقداماتی که در این باره انجام داده را تشریح
کنید؟
پیکارجو: نکتة دیگر مسئولیت اجتماعی و اقدامات لازم در راستای کاهش
خسارتهاست. معمولاً در بلایای طبیعی یا برخی خسارتها همچون آتشسوزی و
... شرکتهای بیمه ارائة خسارتهای ارفاقی و تجهیزات را جزو مسئولیت
اجتماعی خود تلقی میکنند؛ اما نسخة اساسی که در مورد مسئولیت اجتماعی در
بلایایی بیولوژیکی و بیماریهای اپیدمیک در وسعت زیاد مطرح میشود به این
موضوع بازمیگردد که شرکتهای بیمه با سرمایههای محدودی که دارند مسئله را
پیچیدهتر میکند. در جوامع آکادمیک مسئولیت اجتماعی شرکتهای بیمه در
بلایای بیولوژیک و بیماریهای اپیدمیک را تقویت سیستمهای پیشهشداردهنده و
تشخیص اولیه میدانند نه خسارتهای ارفاقی و درمان کامل و ... به تعبیر
دیگر شرکتهای بیمه باید به جای اینکه دنبال تخت بیمارستان و آمبولانس
باشند روی سیستم پیشهشدار فعالیت کنند و لوازم بهداشتی اولیه مثل ماسک،
مواد شوینده، مواد تزریقکننده، مواد پاکسازیکننده یا کیتهای تشخیصی
تهیه کنند یا روی طرحهای غربالگری هزینه کنند به این ترتیب هم به مسئولیت
اجتماعیشان عمل کردهاند و هم به نوعی سبب کاهش خسارتها در شرایط فعلی
حتی در آینده شدهاند؛ بنابراین توصیه این است که در بیماریهای اپیدمیک
بیشترین نقش مؤثر شرکتهای بیمه در ایفای مسئولیت اجتماعیشان و در راستای
کاهش خسارتهای خودشان به صورت استراتژیک و سرمایهگذاری و ارائة هزینههای
عاملالمنفعه در زمینة سیستمهای هشداردهنده یا پیش هشداردهنده با زمینة
افزایش ایمنی جامعه و برای جلوگیری و مهار پیک اپیدمی هستند.
4- اقدامات لازم در راستای کاهش مواجهه با ریسک بیماری و حضوری مراجعات
به طوری که بیمه گذاران و یا کارکنان شرکتها کمتر خود را در اماکن عمومی و
پرخطر قرار دهند چه می تواند باشد؟
پیکارجو: توسعة گجتها و اپلیکیشنها برای کمک به امر قرنطینه و در خانه
ماندن افراد است که سبب از بین رفتن چرخة تکثیر آن میشود. در بسیاری از
کشورها گجتهای سلامتی به شرکتهای بیمه مرتبط شدهاند؛ به صورتی که از
طریق این اپلیکیشنها و گجتها در منزل بودن افراد چک میشود و به واسطة
آنها بیمهگذاران میتوانند از بخشودگیهای مالیاتی، اقساطی، تخفیفات دولت،
سبد حمایتی دولت، تخفیفات بیمهای، خسارتهای ارفاقی بیمهای و ...
برخوردار شوند.
5- نحوۀ ایفای نقش نهادهایی چون بیمه مرکزی و سندیکا بعنوان مراکز ثقل اصلی در هماهنگی صنعت بیمه را چگونه می بینید؟
پیکارجو: مسلماً در این بخش سندیکا در جمعآوری مسئولیتهای اجتماعی به
صورت متحد و ایجاد یک سینرژی در مناطق و استانهای مختلف نقش مؤثری دارد و
بیمة مرکزی نیز در سیاستگذاری و هدایت کلان قضیه نقش بیبدیلی دارد.